لحظهای که ایمیل حاوی فاکتور دموراژ به دستتان میرسد، یک واکنش زنجیرهای ذهنی و عاطفی آغاز میشود. اولین احساس، شوک است. دومین احساس، خشم. و سومین و رایجترین واکنش، جستجو برای یافتن مقصر است. اینجاست که “بازی تقصیر دموراژ” (The Demurrage Blame Game) آغاز میشود؛ یک درام پرتنش و پرهزینه که در آن هر یک از بازیگران زنجیره تأمین، انگشت اتهام را به سوی دیگری نشانه میرود.
این بازی، اگرچه از نظر روانی قابل درک است، اما یک چرخه کاملاً بیفایده و مخرب است. این بازی هرگز مشکل را حل نمیکند، بلکه فقط انرژی، زمان و روابط کاری شما را از بین میبرد. درک دینامیک این بازی و خروج آگاهانه از آن، نشانه بلوغ یک تاجر حرفهای است که به دنبال راهحل است، نه مقصر.
پرده اول: بازیگران و دیالوگهای همیشگی
بیایید با شخصیتهای اصلی این درام و دیالوگهای تکراری آنها آشنا شویم.
- شخصیت اول: واردکننده (شما)
- دیالوگ اصلی: “این تقصیر من نیست!”
- متهمان احتمالی:
- “فورواردرم به من هشدار نداد!” (او باید پیشبینی میکرد.)
- “ترخیصکارم به اندازه کافی سریع عمل نکرد!” (او باید روابط قویتری در گمرک داشته باشد.)
- “فروشنده اسناد را دیر فرستاد!” (تمام مشکل از مبدأ شروع شد.)
- شخصیت دوم: فورواردر (Freight Forwarder)
- دیالوگ اصلی: “از کنترل ما خارج بود.”
- متهمان احتمالی:
- “خط کشتیرانی برنامه حرکت را عوض کرد و تأخیر در ترانشیپ داشت.” (ما نمیتوانیم کشتی را کنترل کنیم.)
- “بندر به شدت متراکم است؛ این یک مشکل زیرساختی است.” (این مشکل کل صنعت است، نه ما.)
- “مشتری (شما) اطلاعات یا اسناد ناقص ارائه داد.” (ما فقط بر اساس اطلاعات شما عمل میکنیم.)
- شخصیت سوم: ترخیصکار (Customs Broker)
- دیالوگ اصلی: “گمرک سختگیری میکند.”
- متهمان احتمالی:
- “پرونده شما به صورت اتفاقی در مسیر قرمز قرار گرفت.” (این یک انتخاب سیستمی است.)
- “سامانه گمرک برای دو روز قطع بود.” (مشکل از زیرساخت دولتی است.)
- “مجوز استاندارد شما به دلیل صف طولانی در آزمایشگاه، دیر صادر شد.” (سازمانهای همجوار از کنترل ما خارج هستند.)
- شخصیت چهارم: خط کشتیرانی (Shipping Line)
- دیالوگ اصلی: “قرارداد ما شفاف است.”
- متهمان احتمالی: (آنها معمولاً کسی را متهم نمیکنند، بلکه به قوانین اشاره میکنند.)
- “تعداد روزهای فری تایم در قرارداد شما مشخص است.”
- “تأخیرهای عملیاتی در بنادر، بخشی از ریسکهای حملونقل است.”
پرده دوم: چرا این بازی هرگز برنده ندارد؟
این بازی تقصیر، به چند دلیل اصلی، همیشه یک بازی بازنده-بازنده است:
- اتلاف انرژی: زمانی که شما صرف پیدا کردن مقصر میکنید، زمانی است که میتوانستید صرف پیدا کردن راهحل برای آزادسازی سریعتر کالا یا برنامهریزی برای محموله بعدی کنید.
- تخریب روابط کاری: اتهام زدن مداوم به شرکای تجاری (فورواردر و ترخیصکار)، اعتماد را از بین میبرد. یک شریک بیانگیزه، در آینده نیز تلاش مضاعفی برای حل مشکلات شما نخواهد کرد.
- عدم یادگیری: تمرکز بر روی “چه کسی” مقصر است، شما را از پرسیدن سوال مهمتر باز میدارد: “چرا” این اتفاق افتاد؟ ریشه اصلی مشکل چه بود؟ چه ضعفی در سیستم وجود داشت که اجازه داد این تأخیر رخ دهد؟
پرده سوم: تغییر بازی – از “تقصیر” به “مسئولیتپذیری رادیکال”
راه خروج از این چرخه باطل، پذیرش یک مفهوم قدرتمند است: “مسئولیتپذیری رادیکال” (Radical Accountability).
این مفهوم به این معنا نیست که شما در همه موارد “مقصر” هستید. ممکن است واقعاً خط کشتیرانی تأخیر داشته یا سامانه گمرک قطع بوده باشد. مسئولیتپذیری رادیکال یعنی پذیرفتن این واقعیت که شما به عنوان صاحب کالا و ذینفع نهایی، مسئول نهایی کل فرآیند از ابتدا تا انتها هستید.
این ذهنیت، شما را از جایگاه قربانی به جایگاه رهبر و مدیر زنجیره تأمین خودتان منتقل میکند.
یک مدیر مسئولیتپذیر، به جای پرسیدن “چه کسی مقصر است؟”، این سوالات را میپرسد:
- “چه کاری میتوانستم از پیش انجام دهم تا از این مشکل جلوگیری کنم؟” (آیا میتوانستم فری تایم بیشتری مذاکره کنم؟ آیا باید از سرویس حمل مستقیم استفاده میکردم؟)
- “چه ضعفی در سیستم من وجود دارد که در برابر این ریسک آسیبپذیر بود؟” (آیا زمانبندی من بیش از حد خوشبینانه و بدون حاشیه اطمینان بود؟)
- “چگونه میتوانیم فرآیند را برای محموله بعدی بهبود دهیم تا این اتفاق تکرار نشود؟” (آیا نیاز به یک پروتکل ارتباطی بهتر با ترخیصکار داریم؟ آیا باید اسناد را زودتر از فروشنده درخواست کنیم؟)
فاکتور دموراژ، یک صورتحساب مالی نیست؛ بلکه یک کارنامه عملکرد برای زنجیره تأمین شماست. به جای پاره کردن این کارنامه و انداختن آن به گردن دیگران، آن را با دقت مطالعه کنید. هر دلار دموراژ، درسی ارزشمند در مورد یک نقطه قابل بهبود در سیستم شماست.
بازیکنان در “بازی تقصیر دموراژ” همیشه بازنده هستند. برنده واقعی کسی است که از این بازی خارج شده، مسئولیت کل فرآیند را به عهده گرفته و با نگاهی به آینده، سیستمی را طراحی میکند که در آن، چنین بازیای هرگز فرصت شروع شدن پیدا نکند. این، رویکرد یک تاجر استراتژیست است.

دیدگاهتان را بنویسید