تا به حال، دموراژ را به عنوان یک مشکل محلی در بندر مقصد بررسی کردهایم؛ چالشی که با مدیریت صحیح اسناد و فرآیندها در ایران قابل کنترل است. اما آیا میدانستید که بندر مبدأ یا بندر ترانشیپی شما، میتواند از قبل سرنوشت محموله شما را برای گرفتار شدن در تله دموراژ رقم بزند؟
دموراژ یک مشکل صرفاً محلی نیست؛ یک بیماری جهانی در زنجیره تأمین است که در برخی از نقاط دنیا، بسیار شایعتر و حادتر از نقاط دیگر است. برخی بنادر به “نقاط داغ دموراژ” (Demurrage Hotspots) معروف هستند؛ جایی که تراکم، ناکارآمدی و هزینههای سرسامآور، یک امر عادی است.
شناخت این نقشه جهانی، یک ابزار استراتژیک قدرتمند در اختیار شما قرار میدهد. این دانش به شما کمک میکند تا در انتخاب تأمینکننده، مسیر حمل و تخصیص منابع، تصمیمات هوشمندانهتری بگیرید.
بخش اول: قهرمانان و ضدقهرمانان – رتبهبندی بنادر جهان
بر اساس گزارشهای سالانه از موسسات معتبر تحلیل دادههای لجستیکی مانند Container xChange و Drewry، الگوی مشخصی از هزینههای دموراژ و دیتنشن (D&D) در سراسر جهان وجود دارد. اگرچه این رتبهبندیها سالانه تغییر میکنند، اما برخی روندها تقریباً ثابت هستند.
- گرانترین بنادر جهان (از نظر هزینه D&D):
- بنادر ایالات متحده آمریکا: به طور مداوم، بنادری مانند نیویورک، لانگ بیچ، لس آنجلس و اوکلند در صدر لیست گرانترین بنادر جهان از نظر هزینه دموراژ و دیتنشن قرار دارند. هزینههای دو هفتهای توقف در این بنادر میتواند به راحتی از چندین هزار دلار برای هر کانتینر فراتر رود.
- بنادر اروپایی: بنادر بزرگی مانند آنتورپ (بلژیک) و روتردام (هلند) نیز به دلیل حجم بالای ترافیک و قوانین سختگیرانه، هزینههای بالایی دارند.
- بنادر چین: با وجود حجم عظیم عملیات، بنادر اصلی چین مانند شانگهای، نینگبو و شنزن به دلیل کارایی بالا، معمولاً هزینههای دموراژ بسیار کمتری نسبت به همتایان آمریکایی و اروپایی خود دارند.
- کندترین بنادر و نقاط تراکم (Congestion Hotspots):
- تراکم و کندی لزوماً با هزینه بالا یکی نیست، اما مستقیماً به ریسک دموراژ دامن میزند. در سالهای اخیر، بنادر آمریکای شمالی به دلیل مشکلات زیرساختی و کمبود نیروی کار، و برخی بنادر در آفریقا و آمریکای جنوبی به دلیل بوروکراسی و تجهیزات ناکافی، با بیشترین تراکم و تأخیر مواجه بودهاند.
بخش دوم: چرا برخی بنادر به “تله دموراژ” تبدیل میشوند؟
دلایل این تفاوت فاحش بین بنادر مختلف، پیچیده و چندلایه است.
- ۱. عدم توازن تجاری (Trade Imbalance):
- این بزرگترین مشکل بنادر آمریکا است. آنها حجم عظیمی از کالاهای وارداتی (از آسیا) را دریافت میکنند، اما حجم صادراتشان بسیار کمتر است. این موضوع باعث انباشت میلیونها کانتینر خالی در محوطههای بندری و اطراف آن میشود. کمبود فضا برای نگهداری این کانتینرها، باعث میشود خطوط کشتیرانی فشار بسیار زیادی برای بازگرداندن سریع کانتینرها بیاورند و هزینههای دیتنشن را به شدت افزایش دهند.
- ۲. مشکلات زیرساختی (Infrastructure Bottlenecks):
- بسیاری از بنادر قدیمی برای حجم تجارت امروزی ساخته نشدهاند. کمبود اسکله برای پهلوگیری کشتیهای غولپیکر، کمبود جرثقیلهای مدرن، و مهمتر از همه، عدم وجود زیرساخت کافی ریلی و جادهای برای خارج کردن سریع کانتینرها از بندر، باعث ایجاد یک گلوگاه عظیم میشود.
- ۳. مسائل مربوط به نیروی کار (Labor Issues):
- کمبود راننده کامیون، کارگر انبار و اپراتور جرثقیل در بسیاری از کشورهای غربی، یک مشکل جدی است. علاوه بر این، اعتصابات و اختلافات کارگری در بنادر (که در اروپا بسیار رایج است) میتواند عملیات را برای روزها یا هفتهها فلج کرده و میلیونها دلار هزینه دموراژ به صاحبان کالا تحمیل کند.
- ۴. بوروکراسی و گمرک (Bureaucracy & Customs):
- در برخی کشورها، فرآیندهای گمرکی و اداری به قدری کند و پیچیده است که حتی با وجود آمادگی کامل، ترخیص کالا به سرعت امکانپذیر نیست. این موضوع به خصوص در برخی کشورهای در حال توسعه، یک چالش بزرگ است.
بخش سوم: این نقشه جهانی چه ارتباطی به یک تاجر ایرانی دارد؟
دانستن این اطلاعات، برای شما به عنوان یک واردکننده یا صادرکننده ایرانی، یک مزیت استراتژیک است.
- ۱. در تصمیمگیری برای انتخاب تأمینکننده (Sourcing):
- فرض کنید شما بین دو تأمینکننده در آلمان و ایالات متحده مردد هستید. با دانستن اینکه ریسک هزینهها و تأخیر در بنادر آمریکا بسیار بالاتر است، شاید ترجیح دهید با وجود هزینه اولیه مشابه، با تأمینکننده آلمانی کار کنید تا درگیر چالشهای لجستیکی آن سوی اقیانوس اطلس نشوید.
- ۲. در انتخاب مسیر حمل و شرکت کشتیرانی:
- اگر کالای شما از چین به ایران میآید، باید بدانید که مسیرهای مختلفی وجود دارد. برخی مسیرها از هابهای ترانشیپی بسیار شلوغ و کند عبور میکنند. شما میتوانید از فورواردر خود بخواهید سرویسی را انتخاب کند که از بنادر کارآمدتر و کمریسکتر برای ترانشیپ استفاده میکند.
- ۳. در مذاکره برای شرایط بهتر:
- شما میتوانید از این دانش به عنوان یک اهرم مذاکره استفاده کنید. به فروشنده خود توضیح دهید: “با توجه به اینکه شما کالا را از بندر لس آنجلس ارسال میکنید که به تأخیرهای طولانی معروف است، من برای پذیرش این ریسک، نیاز به شرایط پرداخت بهتر یا تخفیف بیشتری دارم.”
- ۴. در مدیریت ریسک و برنامهریزی:
- اگر مجبور به حمل کالا از یک “نقطه داغ دموراژ” هستید، از قبل خود را آماده میکنید. شما میدانید که باید حاشیه اطمینان زمانی بیشتری در نظر بگیرید، بهترین و کاملترین بیمه ممکن را خریداری کنید و با حرفهایترین فورواردر و ترخیصکار ممکن کار کنید تا ریسک خود را به حداقل برسانید.
جمعبندی
یک تاجر موفق، دیدی ۳۶۰ درجه به زنجیره تأمین خود دارد. او نه تنها به فرآیندهای داخلی خود مسلط است، بلکه محیطی که در آن فعالیت میکند را نیز به خوبی میشناسد. شناخت نقشه جهانی دموراژ و درک دلایل ناکارآمدی در بنادر مختلف جهان، یک دانش صرفاً تئوریک نیست؛ بلکه یک هوش تجاری است که به شما اجازه میدهد از رقبا پیشی گرفته، ریسکهای خود را کاهش داده و معاملاتی امنتر و سودآورتری را طراحی کنید.

دیدگاهتان را بنویسید