About Us

ما بنیان گذاران بیکران راه دریا همواره بر این باور بوده و هستیم، که بالاترین ارزشی که می توان به صاحبان کالای تجاری در مسیر حمل و نقل دریایی، هوایی، ریلی و جاده ای هدیه کرد، آسودگی خیالی است که تنها با خلق اعتماد و اطمینان در ذهن او متولد می شود.

Contact Us

مجله بیکران راه دریا

آشنایی با ترانشیپ (Transshipment) و ریسک‌های پنهان آن

شما در حال رهگیری آنلاین محموله خود از شانگهای به سمت بندرعباس هستید و انتظار یک سفر مستقیم دریایی را دارید. اما ناگهان با تعجب می‌بینید که کانتینر شما در بندری در مالزی تخلیه شده یا برای ده روز است که در جبل علی (دبی) بدون حرکت باقی مانده است. چه اتفاقی افتاده؟

به دنیای ترانشیپ (Transshipment) خوش آمدید؛ استراتژی جهانی لجستیکی که هزینه‌های خطوط کشتیرانی را کاهش می‌دهد، اما می‌تواند برای شما به قیمت از دست دادن زمان، پول و آرامش تمام شود. درک این فرآیند، کلید پیش‌بینی و مدیریت یکی از بزرگترین منابع تأخیر و دموراژ در تجارت بین‌الملل است.

بخش اول: ترانشیپ چیست و چرا اصلاً وجود دارد؟

در نگاه اول، منطقی به نظر می‌رسد که یک کشتی، بار را از مبدأ برداشته و مستقیماً به مقصد ببرد. اما اقتصاد حمل‌ونقل دریایی بسیار پیچیده‌تر است.

تعریف ساده: ترانشیپ، فرآیند تخلیه یک کانتینر از یک کشتی در یک بندر میانی (بندر ترانشیپی یا Hub Port) و بارگیری مجدد آن بر روی یک کشتی دیگر برای رسیدن به مقصد نهایی است.

چرا این کار انجام می‌شود؟ مدل قطب و اقمار (Hub-and-Spoke) این مدل دقیقاً مانند صنعت هواپیمایی مسافری عمل می‌کند. شما برای سفر از یک شهر کوچک به یک شهر کوچک دیگر در آن سوی دنیا، معمولاً یک پرواز مستقیم پیدا نمی‌کنید. شما ابتدا به یک فرودگاه بزرگ بین‌المللی (Hub) مانند دبی، استانبول یا فرانکفورت پرواز کرده و از آنجا با یک پرواز دیگر (پرواز متصل یا Feeder) به مقصد نهایی خود می‌روید.

خطوط کشتیرانی نیز دقیقاً همین کار را می‌کنند:

  • کشتی‌های مادر (Mother Vessels): کشتی‌های غول‌پیکر و اقیانوس‌پیمایی که هزاران کانتینر را در مسیرهای اصلی تجاری دنیا (مثلاً شرق به غرب) جابجا می‌کنند و فقط در بنادر اصلی و بسیار بزرگ (Hub Ports) توقف می‌کنند.
  • کشتی‌های تغذیه‌کننده (Feeder Vessels): کشتی‌های کوچکتری که مانند اتوبوس‌های محلی عمل می‌کنند. آن‌ها کانتینرها را از کشتی‌های مادر در یک بندر Hub تحویل گرفته و بین بنادر کوچکتر و منطقه‌ای توزیع می‌کنند.

این استراتژی برای خطوط کشتیرانی بسیار بهینه‌تر و اقتصادی‌تر از اعزام کشتی‌های غول‌پیکر به تک‌تک بنادر دنیاست. بنادر مهمی مانند جبل علی (امارات)، صلاله (عمان)، سنگاپور و پورت کلانگ (مالزی) از بزرگترین هاب‌های ترانشیپی در مسیرهای تجاری به سمت ایران هستند.

بخش دوم: نیمه تاریک ترانشیپ

اگرچه ترانشیپ از نظر اقتصادی برای خطوط کشتیرانی منطقی است، اما برای صاحب کالا، یک منبع بزرگ از عدم قطعیت و ریسک است.

۱. ریسک تأخیر (بزرگترین و رایج‌ترین خطر)

این ریسک به چند دلیل رخ می‌دهد:

  • از دست دادن کشتی متصل (Missed Connection): اگر کشتی اول به دلیل شرایط جوی یا هر دلیل دیگری با تأخیر به بندر ترانشیپی برسد، کانتینر شما ممکن است کشتی دوم (فیدر) را از دست بدهد. در این صورت، محموله شما باید در محوطه بندر بماند تا کشتی فیدر بعدی از راه برسد که این انتظار ممکن است یک هفته یا بیشتر طول بکشد.
  • ترافیک و تراکم در بندر Hub: بنادر ترانشیپی بسیار شلوغ هستند. گاهی اوقات تراکم کانتینرها یا کمبود تجهیزات در این بنادر، باعث کندی شدید عملیات تخلیه و بارگیری مجدد می‌شود.

۲. ریسک گم شدن یا ارسال اشتباهی کانتینر

در یک بندر Hub، روزانه ده‌ها هزار کانتینر جابجا می‌شود. در این عملیات عظیم، اگرچه نادر است، اما احتمال خطای انسانی یا سیستمی وجود دارد. یک کانتینر ممکن است به اشتباه در محوطه بندر جا بماند یا حتی بدتر، روی کشتی‌ای بارگیری شود که به مقصد کاملاً متفاوتی می‌رود. پیدا کردن و بازگرداندن چنین کانتینری یک فرآیند زمان‌بر و پرهزینه است.

 

۳. ریسک آسیب‌دیدگی فیزیکی

هر بار که یک کانتینر توسط جرثقیل‌های غول‌پیکر بلند شده، روی زمین گذاشته شده و جابجا می‌شود، درصدی از ریسک آسیب‌دیدگی (مانند سقوط یا برخورد شدید) وجود دارد. فرآیند ترانشیپ، تعداد این جابجایی‌ها را حداقل دو برابر می‌کند و به طبع، ریسک آسیب به کالاهای حساس را نیز افزایش می‌دهد.

۴. ارتباط مستقیم ترانشیپ با دموراژ

اینجا جایی است که تمام ریسک‌های بالا، به یک هزینه واقعی در جیب شما تبدیل می‌شوند. تأخیر ۱۰ روزه در بندر جبل علی، فقط به معنای دیر رسیدن کالا نیست. این تأخیر می‌تواند یک اثر دومینووار فاجعه‌بار داشته باشد:

  • مثال: محموله شما که قرار بود اوایل اسفند به بندرعباس برسد، به دلیل تأخیر در ترانشیپ، در تاریخ ۲۵ اسفند به بندر می‌رسد؛ درست در آستانه تعطیلات نوروز. گمرک و اکثر شرکت‌ها تعطیل هستند و شما عملاً نمی‌توانید کاری انجام دهید. در نتیجه، شما مجبور به پرداخت هزینه دموراژ و انبارداری برای تمام طول تعطیلات خواهید شد. یک تأخیر ۱۰ روزه در مبدأ، به یک هزینه ۲۰ روزه در مقصد تبدیل می‌شود.

بخش سوم: چگونه ریسک‌های ترانشیپ را مدیریت کنیم؟

شما نمی‌توانید وجود ترانشیپ را حذف کنید، اما می‌توانید آن را هوشمندانه مدیریت نمایید.

  1. در جستجوی سرویس مستقیم باشید: همیشه از فورواردر خود بپرسید که آیا سرویس حمل مستقیم (Direct Service) برای مسیر شما وجود دارد یا خیر. حتی اگر کرایه آن کمی بیشتر باشد، قابلیت اطمینان و حذف ریسک‌های ترانشیپ، اغلب ارزش این هزینه اضافی را دارد.
  2. شریک لجستیکی خود را هوشمندانه انتخاب کنید: یک فورواردر باتجربه می‌داند کدام خطوط کشتیرانی، مدیریت بهتری بر روی هاب‌های ترانشیپی خود دارند و کدام بنادر، کارآمدتر عمل می‌کنند. آن‌ها می‌توانند مسیری با کمترین ریسک را به شما پیشنهاد دهند.
  3. زمان بافر در نظر بگیرید: اگر می‌دانید که محموله شما از مسیر ترانشیپی عبور می‌کند، هرگز به تاریخ اولیه رسیدن (ETA) به عنوان یک تاریخ قطعی نگاه نکنید. همیشه در برنامه‌ریزی زنجیره تأمین خود، یک حاشیه اطمینان زمانی (مثلاً ۷ تا ۱۰ روز اضافه) در نظر بگیرید.
  4. پیگیری فعال در بندر ترانشیپی: از فورواردر خود بخواهید که نه تنها وضعیت کشتی اول، بلکه وضعیت کانتینر شما در بندر Hub را نیز پیگیری کند. اطلاعاتی مانند “زمان تخلیه از کشتی اول” و “زمان برنامه‌ریزی شده برای بارگیری روی کشتی دوم” بسیار حیاتی هستند.
  5. بیمه را فراموش نکنید: با توجه به افزایش ریسک آسیب‌دیدگی و حتی از بین رفتن کالا، داشتن یک بیمه جامع (کلوز A) برای مسیرهای ترانشیپی، از نان شب واجب‌تر است.

ترانشیپ، یک واقعیت جدایی‌ناپذیر و موتور محرکه اقتصاد حمل‌ونقل جهانی است. یک واردکننده حرفه‌ای از آن نمی‌ترسد، بلکه آن را درک کرده و برای آن برنامه‌ریزی می‌کند. نادیده گرفتن “سفر پنهان” کانتینر و ریسک‌های توقف آن در بنادر میانی، دعوتی آشکار برای پذیرش تأخیرها، هزینه‌های پیش‌بینی‌نشده و البته، دموراژ است. با درک این مفهوم، شما یک لایه دیگر از کنترل را به زنجیره تأمین خود اضافه می‌کنید.

دیدگاهتان را بنویسید